پریشب در قسمتی خلوت از اتوبان همت سه نفر را دیدم که حالت عادی نداشتند و با رهگذران درگیر میشدند. زنگ زدم به 110 و گفتم جریان از چه قرار است و آدرس دقیق دادم. یک ساعت و نیم بعد از آنجا رد شدم و دیدم دوباره آنجا هستند و مشغول ادامه فعالیتشان هستند.
سلام منم یه خاطره بگم یه شب حول و حوش ساعت ۲:۳۰- ۳ بود که یهو دیدیم صدای جا رو جنجال از تو خیابونمون میاد. بابای منم سریع زنگ زد به ۱۱۰ ولی مثل اینکه همشون توی جاهاشون لالا تشریف داشتن. چون بعدش هیچ خبری نشد که نشد
خیلی خاطره زیبا و مهیجی بود و با نوشتار بنده مرتبط بود و ممنون و سپاسگزاریم.
مطمئنی چهار تا نبودین؟
سه تا بودین؟
خوشمزه! مگه نمیبینی من تیریپ دغدغه ی اجتماعی برداشتم؟ الان باید از پلیس انتقاد کنی.
سلام
منم یه خاطره بگم یه شب حول و حوش ساعت ۲:۳۰- ۳ بود که یهو دیدیم صدای جا رو جنجال از تو خیابونمون میاد. بابای منم سریع زنگ زد به ۱۱۰ ولی مثل اینکه همشون توی جاهاشون لالا تشریف داشتن. چون بعدش هیچ خبری نشد که نشد
خیلی خاطره زیبا و مهیجی بود و با نوشتار بنده مرتبط بود و ممنون و سپاسگزاریم.
هوم
شما دیگه برو استراحت کن چون الان دیر وقته! اگر اونجا روزه هم باز برو استراحت کن!
تا تو باشی دیگه به 110 زنگ نزنی...
ایندفعه زنگ میزنم گزارش غلط میدم میفرستمشون تایباد.